زمان دستوری و نمود در زبان فارسی: رویکردی شناختی

thesis
abstract

پژوهش حاضر نگاهی دیگرگونه به مقولات دستوری زمان دستوری و نمود براساس آموزه های رویکردی نوین در زبان شناسی است. زبان شناسی شناختی و جلوه شاخص آن دستور شناختی ساخت های دستوری را معنا دار می داند و مقولات دستوری را جفت های صورت ومعنا در نظر می گیرد. یکی از توانایی های بالقوه در تمام زبان ها این است که برای گویندگان خود این امکان را فراهم می آورند که موقعیت ها در زمان های مختلف را ترسیم کرده و از ترتیب زمانی و ساختار زمانی درونی آنها سخن بگویند و زبان ها به ابزارهای مختلفی جهت ارائه چنین اطلاعاتی مجهز هستند. با بررسی داده ها در زبان فارسی ملاحظه می کنید که بین صورت ها ومعانی زمان های دستوری حال و گذشته همواره رابطه یک به یک برقرار نیست؛ صورت های زمان گذشته به موقعیت های غیر گذشته وصورت های زمان حال به موقعیت های غیر از حال اشاره می کنند. این عدم هماهنگی در صورت ومعنا در چارچوب زبان شناسی شناختی به دو صورت با قوای شناختی ما توجیه می گردد؛ اولاً با در نظر گرفتن زمان های دستوری به عنوان اسناد زمینه ساز تمایززمان حال وزمان گذشته تنها یکی از تعابیر فاصله از زمینه گفتمان درنظر گرفته می شود، به این معنی که زمان گذشته مفهوم طرح واره ای فاصله از زمینه را انتقال می دهد؛ خواه این فاصله در زمان باشد یا فاصله در واقعیت. و ثانیاً الگوی فضاهای ذهنی در انگاره معنا شناسی شناختی ساخت معنا را فرایندی پویا می داند و نشان می دهد که شرکت کنندگان در گفتمان با ساخت فضاهای جدید و حرکت از یک فضای ذهنی به فضای دیگر در طی گفتمان و تغییر زاویه دید وزاویه تمرکز، صورت های مختلف زمان دستوری را تولید ودرک می کنند. نمود به عنوان مقوله دیگری که به نوعی زمان مندی را بیان می کند در مطالعات سنتی به دو نوع واژگانی و دستوری تقسیم گردیده است. در این تحقیق با استفاده از داده های زبان فارسی نشان دادیم که فعل به تنهایی نمی تواند کامل یا ناقص باشد و علاوه بر فعل، عناصر دیگری مانند قیدها، ساخت جمله وموضوعات فعل در بازنمایی نمودی آن دخالت دارند ودیدیم که ویژگی هایی چون جانداری موضوعات فعل و تعامل آن ها نیز در بازنمایی تعبیرنمودی موقعیت ها دخیل هستند. همچنین نشان دادیم که کامل یا ناقص بودن موقعیت، حاصل نحوه انطباق موقعیت از سوی گویندگان است و با انتخاب های نمودی مختلف در گفتمان می توانیم چشم انداز های مختلفی نسبت به موقعیت هایی که توصیف می کنیم ارائه دهیم؛ مثلا در توصیف دو عملی که همزمان جریان دارند با ارائه کامل یکی از آن ها دیگری را پس زمینه آن قرار دهیم .

similar resources

نمود دستوری و تصویرگونگی در زبان فارسی

استفاده از امکانات تحلیلی یا کلمات نقشی آزاد، یکی از روش های بیان مفاهیم دستوری در زبان های دنیاست. افعال معین از اجزای مهم دستوری هستند که می توانند به صورت کلمات نقشی آزاد در بیان مفهوم دستوری «نمود» استفاده شوند. این افعال همگی از رهگذر دستوری شدگی پا به عرصۀ وجود می گذارند. دستوری شدگی فرآیندی تدریجی است که طی آن واحدهای واژگانی زبان با از دست دادن بعضی مؤلفه های معنایی خود، خصوصیات دستوری ...

full text

جهت دستوری در زبان فارسی: رویکردی شناختی

پژوهش حاضر به بررسی جهت دستوری در زبان فارسی در چارچوب نظری? دستور شناختی می پردازد. جهت دستوری به تعبیر سنتی آن محدود به معلوم و مجهول می گردد و دارای دو سطح دستوری است: 1) سطح عبارت فعلی که تغییرات ساختواژی فعل را در بر می گیرد؛ 2) سطح بند که به جابجایی فاعل و مفعول بر می گردد. در زبان فارسی بر اساس دو ملاک فوق تاکنون سه جهت معلوم، مجهول و میانه شناخته شده اند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررس...

تحلیل زمان دستوری، وجه و نمود در زبان فارسی بر اساس زبان شناسی شناختی

این رساله به بررسی و تحلیل زمان دستوری، وجه و نمود در زبان فارسی بر اساس نظریه های رایج در زبان شناسی شناختی می پردازد. زبان شناسی شناختی مجموعه ای از اصول، فرضیه ها و دیدگاه ها نسبت به زبان است که با در نظر گرفتن نقش ذهن، مغز و تجربه بشر، به مطالعه زبان می پردازد. زمان دستوری، خوانشی دستوری است از زمان وقوع عمل نسبت به زمان گفتگو که بر اساس موقعیت این دو نقطه زمانی دارای سه نوع گذشته، حال و آی...

بررسی مفاهیم وجهی زمان دستوری در زبان فارسی

استفاده از زمان دستوری برای بیان مفاهیم وجهی، یا به عبارتی شیوه‌های استفاده از زمان دستوری به عنوان ابزار اعمال نظر گوینده در مورد محتوای گزاره در زبان فارسی، موضوعی است که در مقالة حاضر مورد بررسی قرار می‌گیرد. نتایج این بررسی نشان می‌دهد که ساختارهای زمانی در زبان فارسی چه در زمان گذشته و چه غیر‌گذشته در قالب‌های مختلفی از جمله شرطی، انعکاس اشاره ای و ساختار تمنایی و التزامی به طور فعال در ان...

full text

روراستی تعارف‌ها و جنسیت در زبان فارسی: رویکردی شناختی

این پژوهش به عدم / روراستی تعارف‌های زبان فارسی در دو جنس زن و مرد با استفاده از طرحواره‌های فرهنگی به عنوان ابزار تحلیلی می‌پردازد. داده‌های این پژوهش که از بافت‌های گفت‌وگو در تعاملات طبیعی و فیلم‌های ایرانی جمع‌آوری‌شده، به وسیله روش تحلیل مکالمه بررسی شده است. پژوهش‌گران با به‌کارگیری روش درون‌نگر 15 طرحوارۀ  فرهنگی زیربنایی برای تعارف‌های زبان فارسی شناسایی کرده و مدلی ارائه داده‌اند. نظری...

full text

بررسی معنایی افعال مرکبِ اندام‏بنیاد در زبان فارسی: رویکردی شناختی

رویی شناختییی در دهة 1970 جوانه زد، شامل چندین نظرییی برخوردارند. معنی‏شناسانِ شناختی، همچون لیی و مفاهیم را ازطرییریِ طرح‏واره‏های تصورییر میین تجسم ذهنی در ساخت‏های زبانیی‏شود. با بررسییاد در زبان فارسیی نگرش دبیرمقدم (1384) گردآوری شده‏اند، چنین به‌نظر مییییری طرح‏واره‏های تصوری قابل تأیید است، و در واقع، می‏توان عامل اصلییری طرح‏واره‏های تصوری را «هستة معنایییی‏شناسی شناختی در توجیه معنایی تم...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023